از یاد رخت گشتم
از یاد رخت گشتم، بتخانه به بتخانه
گردانده مرا چشمت، میخانه به میخانه
هر شام و سحر امکان نبود که ترا بینم
…
بنمای مه رویت، ماهانه به ماهانه
یک پسته دهانی را، عمریست که مستورم
هیچ است معاش من، سالانه به سالانه
گردانده مرا چشمت، میخانه به میخانه
هر شام و سحر امکان نبود که ترا بینم
…
بنمای مه رویت، ماهانه به ماهانه
یک پسته دهانی را، عمریست که مستورم
هیچ است معاش من، سالانه به سالانه
afghanlyrics.blogspot.com